استاد ناصر باقری بیدهندی

با توجه به اینکه سایت جدید استاد راه اندازی شده است، اینجا دیگر به روز رسانی نخواهد شد. آدرس سایت و کانال ایتا در پست اول قرار گرفته است

استاد ناصر باقری بیدهندی

با توجه به اینکه سایت جدید استاد راه اندازی شده است، اینجا دیگر به روز رسانی نخواهد شد. آدرس سایت و کانال ایتا در پست اول قرار گرفته است

جستجو

● نام: ناصر باقری بیدهندی
● تخصص: استاد، نویسنده، محقق، مصحح، مؤلف و محقق حوزه دین، احیای متون، رجال و تراجم
● زادروز: 1337
● محل تولد: قم
_________________________
🔸 عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه
🔹نویسنده بیش از ۱۲۰ عنوان کتاب
🔸مصحح و مترجم بیش از ۵۰ عنوان کتاب
🔹راهنما، مشاور و داور بیش از ۱۳۰ تحقیق پایانی، پایان نامه، رساله حوزوی و دانشگاهی
🔸نویسنده بیش از ۷۰ عنوان مقاله (علمی‌پژوهشی، علمی‌ترویجی، تخصصی و اطلاع‌رسانی)
🔹استاد حوزه و دانشگاه
______________________________________
● تحصیلات حوزوی: 17 سال خارج فقه و اصول، 10 سال فلسفه و تفسیر
● اساتید حضرات آیات عظام:
فاضل لنکرانى، مکارم شیرازى،مشکینى، سبحانى تبریزی، جوادی آملی، حسن زاده آملی، سید محمد روحانی، وحید خراسانی، تبریزی
________________________
● سمت‌های کنونی:
1.عضو هئیت علمی جامعة المصطفی العالمیة
2.عضو هیئت مدیره انجمن علمی تاریخ پژوهان (وابسته به معاونت پژوهش حوزه علمیه قم)
3.عضو مؤسس کانون نویسندگان و فضلای قمی حوزه
4.عضو انجمن فهرست نگاران نسخه های خطی
_________________________
● مؤسس:
(1) هیئت فدائیان اهل بیت علیهم السلام
(2) کتابخانه باقر العلوم
_________________________
● افتخارات:
1.خادم نمونه فرهنگ عمومى استان قم
2.برنده کتاب سال حوزه
_________________________
● تالیفات: بیش از 150 اثر (کتاب و مقاله)
● برخی آثار:
توحید مفضل
آینه دانشوران
الحجة المنتظر (عج) (پیشوای منتظر)
در جستجوی نور
منتهی الآمال
فتح السبل
سیر حوزه‌های علمی شیعه

طبقه بندی موضوعی

جایگاه مدارا در سنت و سیره پیامبر اکرم

جمعه, ۱۸ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۴۰ ق.ظ

جایگاه مدارا در سنت و سیره پیامبر اکرم (ص)

(علمی-تخصصی)

 

نویسندگان:
ناصر باقری‌بیدهندی (عضو هیت علمی جامعة المصطفی العالمیه)
مقبول حسین (دانش‌پژوه کارشناسی ارشد تاریخ اهل‌بیت، جامعة المصطفی العالمیه)
چکیده 
مدارا مهم‌ترین نیاز جامعه امروزی در حیات مادی و معنوی بشر است، و بدون مدارا نمی‌شود آرامش و آسایش را به دست آورد، حقیقتاً می‌توان گفت که برای همه زمان‌ها در هر امری، بهترین نمونه و الگو، شخصیت رسول اکرم است و به همین دلیل قرآن کریم از اخلاق آن حضرت به خلق عظیم یاد می‌کند، پیامبرخدا در مقابل دشنام، آزار و اذیت دشمنان، همیشه در پیشگاه خدا، درحق آنان دعا می‌کرد و از خداوند هدایت و سعادت آنان را می‌طلبید. با بررسی آیات قرآن جایگاه مدارا برای همه روشن می¬شود زیرا مدارا با مردم امتثال امر خدا است. و با توجه به سنت پیامبراعظم نیز روشن می¬گردد که همه انسان¬ها نیاز به مدارا و ملاطفت در زندگی فردی و اجتماعی دارند. یافته‌های این مقاله نشان می¬دهد که مدارا در قرآن و سنت پیامبر خدا جایگاه والایی دارد، مدارا با مردم در اسلام یک اصل است، و فرمان الهی به آن تعلق گرفته است و پیامبران الهی مامور به مدارا با مردم بودند، مدارا در تربیت نقش بسزایی دارد و مدارا یک تکلیف اخلاقی در اسلام است، و باید گفت که برخلاف تصور برخی، پیامبرآخرالزمان مهربان‌ترین و دلسوزترین پیامبر از میان پیامبران الهی بود.
 

کلیدواژگان: مدارا، قرآن، سنت و پیامبر اکرم.

منبع: مجله سیره و سخن اهل بیت. دوره 1، شماره 2، پاییز و زمستان 1395، صفحه 5-34.

1- مدارا
1-1- مدارا در لغت
«مدارا» واژه عربی است و از ریشه «دَری» به معنای شناخت و معرفت یا «دَراٌ» یعنی متمایل شدن به یک جانب و دفع کردن آمده است.  براین اساس، واژه «مدارا» به‌معنای ملاطفت، نرمی و ملایمت و نیز به معنی حُسن خُلق و معاشرت نیکو با مردم است.  برخی نیز گفته‌اند که به ‌معنای مهربانی، مجامله و ملاطفت کردن، مودبانه یا چابلوسانه برخورد داشتن آمده است.  و منظور از «مدارا» نوعی برخورد همراه با سعۀ صدر، گذشت و تحمّل است؛ معادل آن چه امروز از آن به تساهل تعبیر می‏شود. بعضی به اشتباه، مدارا را با واژه‌ی «تولرانسTolerance» (مدارا، روادارى، بردبارى، سازگارى، شکیبایی، گذشت، نرمش، پذیرش، جایز شمارى)  غربی یکی می‏دانند؛ زیرا تولرانس نوعی برخورد همراه با تساهل و کوتاه آمدن از حق خود است، اما این معنا مورد قبول اسلام نیست. 
 1-2- مدارا در اصطلاح
برخی مدارا را چنین تعریف نمودند: نرمش در رفتار و گفتار در معامله با دیگران و تحمل بعضی ناملایمات. 
و مدارا در معنای عرفی آن عبارت است از این که انسان در مقابل بدی‌ها و ناملایمات دیگران از خود ملایمت و ملاطفت و گذشت نشان دهد.
1-3- تعریف برگزیده
مدارا عبارت است از رفتار و برخورد ملایم و نرم همراه با بخشش در زندگی در مقابل دیگران چه فرد مقابل مسلمان یا نباشد خواه ضعیف یا توانا باشد.
خداوند همه را به صلح فرامی‌خواند تا جهان را خانه‌ی امن بکند، و مردم را به سوی آن دعوت می‌کند و می‌فرماید: و خدا به دارالسلام فرامی‌خواند و هر که را خواهد به صراط مستقیم هدایت می‌نماید.  و به پیامبر اسلام نیز امر می‌کند که پیروان همه‌ی ادیان آسمانی را به وحدت بر مدار توحید و حریت دعوت کند.  و در جای دیگر به همگان دستور می‌دهد که در نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون و تعامل کنید و هرگز بر گناه و عداوت، کسی را یاری نکنید. 
2- مدارا در آیات الهی 
خدای متعال خوش¬خویی، صفات پسندیده، حسن رفتار و مدارای پیامبر اکرم، را در آیات مختلف بیان کرده است، و در منابع روایی نیز می توان این صفات نیکو را یافت.
2-1- رحمت الهی بر موجودات
یکی از صفات مهم نبی اکرم آن است که رسول رحمت الهی و پیامبر رحمت است، زیرا آن چه موجب سعادت ابدی مردم می‌شود برای آن‌ها آورده است پیامبرخدا برای همه حتی مشرکان و کافران مایه رحمت و مهربانی است خداوند کریم ایشان را به ‌صورت رحمت فرستاد: ما تو را جز براى رحمت و نعمت جهانیان نفرستادیم.‏  در این آیه به طور صریح بیان فرمود که آن حضرت برای عالمین رحمت است. و در تفسیر ذیل این آیه آمده که ابن عباس گوید: پیامبر رحمت است براى خوب و بد و مؤمن و کافر. پس براى مؤمن در دنیا و آخرت رحمت است و براى کافر در همین دنیا که از بلاها و مسخ‌ها و هلاکت‏ها معاف شده است.  در امت‌های گذشته خداوند به سبب نافرمانی از پیامبران شان، آن‌ها را گرفتار عذاب هایی در دنیا کرد، حال آن که امت محمد با وجود نافرمانی و آزار و اذیت پیامبر، هرگز بر آن‌ها عذاب نازل نشد، خود آن حضرت فرمود: من رحمتى هستم که از جانب خدا هدیه شده‏ام. 
2-2- عدم خشونت و سنگدلی
وقتی خدا خود رحیم و مهربان است فرستاده او حضرت محمد حتماً سنگدل و خشن نخواهد بود و خداوند آن حضرت را چنین خطاب می‌کند: پس به (برکت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده مى‏شدند. پس آن‌ها را ببخش و براى آن‌ها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامى که تصمیم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد. 
در این آیه خداوند به پیامبر اکرم چند دستور می‌دهد که هر کدام برای اداره مردم ضروری و لازم است. یک: فرمان عفو و بخشش. دو: طلب مغفرت. سه: مشورت با مردم در کارها زیرا نرم و مهربان بودن باعث جذب مردم می-شود. چهار: توکل بر خدا.
در تفسیر این آیه چنین آمده است که دستورات کلی داده شده به آن حضرت که برنامه‌های زندگی در این آیه وجود دارد اگرچه این آیه درباره جنگ اُحد نازل شده است چون برخی از مسلمانان در این جنگ فرار کردند و در نتیجه پیروزی به دست نیآوردند. وقتی نزد پیامبر آمدند و اظهار شرمندگی و ندامت می‌کردند و تقاضای عفو و بخشش کردند. خداوند به پیامبراکرم دستور عفو عمومى برای آن‌ها صادر کرد و آن حضرت همه فراری‌ها و خطأکاران را بخشید و آنان مورد رحمت و مهربانی ایشان قرار گرفتند این ویژگی‌های فوق‌العاده، جزء اخلاق آن حضرت بود، و خداوند مى‏فرماید: در پرتو رحمت و لطف پروردگار، تو با مردم مهربان شدى در حالى‌که اگر خشن و تندخو و سنگدل بودى از اطراف تو پراکنده مى‏شدند.  و این مهر بانی و نرمی ایشان خیلی تأثیر بر مردم گذاشته بود.
و خداوند در این آیه مؤمنان را ترغیب می‌کند که شما نیز صفت عفو و بخشش از گناهکار را داشته باشید و در رفتار و گفتار خود هیچ وقت از خشونت و تند خویی استفاده نکنید و به عبارت دیگر از اخلاق خوب غافل نباشید. و در همه کارها بر خدا توکل کنید. این آیه نشان می‌دهد که لطف خدا است که اگر رحمت و نرمى و تواضع از پیغمبر صادر نمی‌شد هیچ کس دعوت او را نمى‏پذیرفت و به او ایمان نمی‌آورد خداوند امور نفرت‏آور را از پیامبر و دیگر انبیاء و اوصیای آن‌ها دور کرده است. و از این آیه نیز استفاده می‌شود که پیامبران الهی از گناهان کبیره پاک هستند و نسبت به گناهان کبیره نفرت زیاد دارند. 
همچنین از این آیه شریفه استفاده می‌شود که سرچشمه خُلق وخوی پسندیده، رحمت الهی است که خداوند در دل پیامبرش نهاده و این اخلاق نیکو یکی از عوامل گرایش مردم به اسلام شده است.
2-3- دعوت با حکمت و موعظه
برای دعوت به اسلام راه‌های مختلفی وجود دارد، به وسیله جنگ و شمشیر و خشونت، یا با مدارا و موعظه حسنه، خداوند به پیامبر اعظم روش دعوت به سوی اسلام را بیان فرموده، می¬فرماید: با حکمت و اندرز نیکو، به راه پرورد گارت دعوت نما! و با آن‌ها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسى بهتر مى‏داند چه کسى از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‏یافتگان داناتر است. 
در این آیه سه روش دعوت بیان شده است: دعوت باحکمت؛ دعوت با موعظه حسنه؛ دعوت با مجادله نیکو، که هر سه در مورد روش سخن گفتن است، رسول اکرم در دعوت خود از سوی خدا مأمور ‏به یکى از این سه طریق بوده است، و ترتیب این سه روش حکمت، موعظه و جدال به حسب افراد استفاده می‌شود، اول باید با حکمت سپس موعظه و جدال بکار گرفته شود. 
و در آیه دیگر خداوند متعال به پیامبر اکرم امر فرمود: که با مردم مدارا کند و چنین دستور داد: با آن‌ها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکى‏ها دعوت نما، و از جاهلان روى بگردان (و با آنان ستیزه نکن). 
2-4- اخلاق عظیم
اخلاق پیامبر اکرم مهترین عامل برای جلب و جذب مردم به طرف دین اسلام بود، پیامبراکرم هدف مبعوث شدن خود را این گونه بیان فرمود: همانا من برانگیخته شده‌ام تا مکارم اخلاق را به کمال رسانم.  و خدا هم، چنین خطاب فرمود: و تو اخلاق عظیم و برجسته‏اى دارى. 
از این رو یکی از مهم‌ترین عوامل پیروزى پیامبرخدا اخلاق آن حضرت  بود. همه صفات اخلاقی و مکارم اخلاق در آن حضرت جمع شده بود و سخت‌ترین دشمنان اسلام تحت تأثیر قرار می‌گرفت، نمونه بارز آن در فتح مکه مشاهده می‌شود، هنگامی که مشرکان مکه آن حضرت را از اول بعثت تا سال سیزدهم  آزار و اذیت نموده بودند، ولی پیامبر اکرم دستور عفو عمومى برای مشرکان را صادر کرد، و از تمام جنایات آن‌ها در گذشت، و این موجب شد که مردم مکه گروه گروه به سوی اسلام آیند و مسلمان شدند. 
از مصادیق «خلق عظیم» این است هنگامی که پیامبر خدا از سوی مشرکان مکه هدف آزارها و اذیت‌های فراوان، و مخالفت‌های آنان در طول رسالت قرار گرفته بود، آن حضرت در مقابل آن‌ها با صبر و استقامت تحمل نموده، و مدارا و بزرگواری از خود نشان دادند. ایشان را با سنگ به شدت مجروح می¬‌کردند و حتی گاهی اوقات حضرت مجبور می‌شد که مکه را ترک نموده به کوه¬‌ها پناه ببرد، و گاهی موقع پا‌های آن حضرت زخمی می‌شد و همسر مهربانش حضرت خدیجه کبری و امیرمؤمنان ایشان را درمان می¬کردند یا وقتی که در جنگ اُحد توسط عتبه بن ابی وقاص دندان مبارکشان شکسته و لب‌ ایشان زخمی گردید، پیامبر خدا در همان حال با دل رئوف و مهربان برای قوم خویش دعای می‌کرد و فرمود: «اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإِنَّهُمْ لَا یَعْلَمُون؛‏ و در روایت دیگر آمده است اللهُم اِغفر قَومی فانَّهُم لا یعلَمون؛ خدایا قوم مرا هدایت کن و آن‌ها را ببخش چرا که آن‌ها ناآگاهند.»  
2-5- آشکار نمودن دعوت با مدارا
و پیامبر اعظم در تمام زمان رسالت خویش براساس مدارا حرکت کرد، و در بیان کردن حق با استواری و محکم قدم برداشت و هرگز با باطل سازش نکرد، و با همه مردمان و پیروان خویش با مدارا رفتار نمود، چنان‌که وقتى فرمان آشکار شدن دعوت و انذار خویشاوندان نازل شد، فرمان مدارا با پیروان نیز مطرح شد: آن‌چه را مأموریت دارى، آشکارا بیان کن! و از مشرکان روى گردان و به آن‌ها اعتنا نکن.  و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن. و بال و پر خود را براى مؤمنانى که از تو پیروى مى‏کنند بگستر.  
پیامبر اعظم توسط علی تمام خویشاوندان و نزدیکان خود را دعوت نمود. زیرا یکی از مصادیق روش مدارا و جذب مردم با دادن طعام است، به همین جهت پیامبر خدا به على دستور دادند که غذا و شیر آمده کند. خدای متعال درباره مؤمنان فرمود: و بال و پر خود را براى مؤمنانى که از تو پیروى مى‏کنند بگستر.  از امام صادق درباره این آیه روایت شده است که فرمود: در مقابل مؤمنانى که از تو پیروى می‌کنند تواضع و فروتنى کن و خلق پسندیده داشته باش‏.  
پیامبر اکرم به وسیله مدارا توانست مومنان را از پراکندگى حفظ کند، و در مسیر هدایت پیش ببرد. از عایشه سؤال شد که اخلاق پیامبر چگونه بود؟ او پاسخ داد: «کان خلقه القرآن؛ اخلاق پیامبر قرآن بود.»  و مدارا با مردم یک نوع کلید سعادت در زندگى است، و زندگی اجتماعى بدون آن خشک و غیر انسانى است.
2-6- اصرار به هدایت مردم
یکی از ویژگی‌های پیامبر خدا حریص بودن نسبت به هدایت مردم و مؤمنین بوده است. خداوند در این باره می‌فرماید: رسولى از خود شما به سویتان آمد که رنج‌هاى شما بر او سخت است، و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف ومهربان است.  
در این آیه به ویژگی‌های آن حضرت اشاره شده است 1- مبعوث شدن از میان اهل مکه.  2- با دیدن خسارت مردم و نابود شدن آن‌ها ناراحت مى‏شود. 3- آن حضرت برای خیر خواهی و نجات مسلمانان و غیر مسلمانان همیشه سعی و تلاش می‌کرد. 4- در همۀ حالات پیامبر خدا با مردم رؤوف و مهربان است. و با داشتن چنین اوصاف با هم از ایشان روی و سر پیچی کنیم. بلکه سزاوار است از اوامر ایشان اطاعت کنیم و به او نزدیک شویم و با ایشان انس بگیریم و به آنچه دعوت کرد از دل و جان قبول کنیم. 
2-7- دلسوزی نسبت به مردم
خداوند درباره دلسوزى پیامبر اکرم نسبت به مردم چنین فرمود: گویى مى‏خواهى به خاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنى اگر به این گفتار ایمان نیاورند.  و در این آیه کلمه باخع آمده است که از ماده «بخع» گرفته شده و به معنى هلاک کردن خویشتن‏ از شدت غم و اندوه است. این آیه نشان مى‏دهد پیامبرخدا چه قدر نسبت به مردم دلسوز بود و در رسالت خویش اصرار و پافشارى کرده بود، و قتی مردم در کنار چشمه قرآن و اسلام نشسته‏اند و باز از تشنگى فریاد مى‏کشند ناراحت بود. و انسان عاقل با داشتن این همه روشنایی باز  هم به راه گمراهی می‌رود و خود را نابود سازد آیا این کار درست است یا نه؟ همه پیامبران الهى چنین دلسوز بودند مخصوصا پیامبر خاتم حتماً از کارهای مردم ناراحت و دل‌گیر شده بود. بعضى از مفسران چنین مى‏گویند که سبب نزول آیه فوق این بود که پیامبراکرم مرتباً اهل مکه را به توحید دعوت مى‏کرد، اما آن‌ها ایمان نمى‏آوردند، پیامبرخدا آن‌قدر ناراحت شده بود که آثار آن در چهره‏اش آشکار بود، آیه فوق نازل شد و آن حضرت را دلدارى داد. 
مکارم شیرازی می‌گوید: «و از آیات قرآن به خوبى استفاده مى‏شود که رهبران الهى بیش از آن چه تصور شود از گمراهى مردم رنج مى‏بردند، به ایمان آن‌ها عشق مى‏ورزیدند، از این که مى‏دیدند تشنه‏کامانى در کنار چشمه آب زلال نشسته‏اند و از تشنگى فریاد مى‏کشند ناراحت بودند، اشک مى‏ریختند، دعا مى‏کردند، شب و روز تلاش و کوشش‏داشتند، در نهان و آشکار تبلیغ مى‏کردند، در خلوت و اجتماع فریاد مى‏زدند، و از این‌که مردم راه روشن و راست را گذارده، به بیراهه مى‏رفتند غصه مى‏خوردند، غصه‏اى جانکاه که گاهى آن‌ها را تا سرحد مرگ پیش مى‏برد! و راستى تا چنین نباشد«رهبرى» در مفهوم عمیقش پیاده نخواهد شد! گاه این حالت اندوه بقدرى شدید مى‏شد که جان پیامبراکرم به خطر مى‏افتاد و خدا او را دلدارى مى‏داد.»  
و نتیجه ما می‌توانیم از آیات قرآن مدارای پیامبرخدا درباره مدارا استفاده کنیم. اگر آن حضرت اخلاق نیکو نداشته باشد هیچ وقت مردم جهان اسلام را نمی‌پذیرفتند و این یک حقیقت است. قرآن درباره دعوت پیامبران قبل از پیامبر ما روش دعوت با مدارا را بیان کرده است مانند موسی و برادرش، که با همین روش مردم را دعوت می‌کردند.
3- مدارا در سیرۀ پیامبر اکرم
پس از بررسی آیات قرآن اهمیت مدارا را در روایات و سخنان رسول خدا بیان خواهم کرد و هم چنین جایگاه آن در سیره پر برکت ایشان روشن می‌شود. 
3-1- مدارا، نصف ایمان 
اصل مدارا در روایات اسلامی بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
ایمان انسان با چند چیز کامل می‌شود. مانند ازدواج و... و یکی از آن‌ها مدارا و ملایمت با مردم است، پیامبراکرم می‌فرماید: مدارای با مردم، نیمی از ایمان و نرمی و مهربانی با آنان نیمی از زندگی است.  رفتار با مدارا در رسول خدا نصف زندگی و نیمه ایمان به خدا و رسولش در این کلام مبارک ذکر شده است. 
3-2- مدارا، امتثال امر خدا
انسان در این جهان مخلوق خدا است، و مطابق اوامر او باید رفتار کند و واجبات و... را انجام بدهد و از محرمات دوری کند یکی از برنامه‌های زندگی انسان مدارا نمودن با مردم است آن وقت زندگی او شیرین می‌شود و فرمان خدا را انجام داده و بدون نزاع و درگیری و جنگ احکام خدا به‌جا بیاورد. رسول خدا فرمود: همان‌گونه که پروردگارم مرا به انجام واجبات فرمان داده است، به مدارا با مردم نیز دستور داده است. طبق فرموده رسول خدا، «مدارا» یک تکلیف اخلاقی در اسلام است. 
3-3- اصلاح جامعه با مدارا
پیامبران الهی برای اصلاح مردم و تربیت آنان آمدند و مؤثرترین وسیله برای اصلاح مردم مدارا خواهد بود، و پیامبراکرم آن را به زیبایى بکار بست و مردم را به پذیرفتن حق وادار می‌نمود. آن حضرت می¬‏فرماید: «ما جمعیت پیامبران، همان‌طور که به برپا کردن واجبات فرمان یافته‏ایم، به مدارا با مردمان فرمان داده شده‏ایم.»  و بدون مدارا زندگى مردم صحیح نخواهد شد، و رفتارنرم و مدارا با مردم برای جلو بردن اهداف اصلاح خیلی مهم است و روابط اجتماعی انسان در گرو ملایمت و مدارا است. مدارا با مردم مساوی با اداء واجبات معرفی شده است. اگر انسان واجبات را انجام ندهد نزد خدا عذاب دارد همچنان عدم رعایت مدارا با دیگران در حیات خود نیز عقاب دارد.
3-4-مدارا، نصف زندگی
چنان‌که پیامبرخدا فرمود: رفق و مدارا نیمى از زندگى است.  پیامبر اعظم همیشه بدنبال اخلاق مردم و بوجود آوردن جامعه‏اى اخلاقى بود و این امر بدون مدارا تحقق نمى‏یابد. امام صادق از آن حضرت روایت کرده است که فرمود: آیا شما را از شبیه‏ترین شما به خودم خبر ندهم؟ گفتند: چرا اى رسول خدا. فرمود: خوش خلق‏ترین و نرم‏خوترین شما، و نیکوکارترین شما نسبت به خویشانش، و با محبّت‏ترین شما نسبت به برادران دینى‏اش، و بردبارترین شما بر حق، و خشم فرو برده‏ترینتان، و باگذشت‏ترین شما، و انصاف ورزترین شما در حال خشنودى و خشم. 
3-5- مدارا، فرمان خدا
پیامبر خدا از سوی خدا مأموریت یافته که با مردم با مدارا رفتار و برخورد کند در حدیثی چنین آمده است که جبرئیل، به محضر رسول خدا آمد و از سوی خدا چنین پیام آورد که: «ای محمد! پروردگارت سلام می‌رساند و به تو می‌گوید: با بندگان من مدارا کن. 
3-6- مدارا، نتیجه عقل
برخی امور از جهت عقل حسن و برخی قبیح اند مثل ظلم کردن به دیگران بد است و مدارا کردن با مردم از جهت عقل خوب است، و از نگاه عقل مدارا نمودن در زندگی شخصی و اجتماعی، ضروری است و ضرورت آن بر کسی پوشیده نیست. و مدارا کردن با مردم، نشانه عقل انسان است و پیامبر خدا فرمود: و اساس عقل مداراست و نیکوکاران دنیا نیکوکاران آخرتند.  
بعد از ایمان خدا دوستی با مردم در روایات بیان شده است. آن حضرت در این‌باره فرمود: اساس عقل پس از ایمان به خدا دوستى با مردم و نیکوکارى با نیک و بد است.  ویژگی عاقل مدارا نمودن با مردم، و پیامبراکرم فرمودند: عاقل‌ترین مردم کسی است که با آن‌ها بیشتر از همه مدارا می‌کند و پست‌ترین مردم کسی است که به مردم بیشتر اهانت می‌کند.  و در روایت دیگر آمده است. که ثمره عقل مدارا کردن با مردم است.  و در حدیث می‏خوانیم که رَسُول خدا فرمود: عاقل‌ترین مردم کسی است که با مردم بیشتر از همه مدارا می‌کند.  
و از این چند روایات این نکته به صورت آشکار روشن می‌شود که مدارا نشانه آدم عاقل است و او می‌تواند رفتار اجتماعی با اقشار مختلف مردم جهان برقرار کند.
3- 7- مدارا و حکمت 
هر چیزی سری دارد، انسان هم سر دارد، بدون سر انسان هیچ ارزش ندارد بلکه انسان، انسان نیست، حکمت هم سر دارد و سر او مدارا با مردم است. و پیامبر اکرم فرمود: مدارا سر حکمت است، خدیا! کسی که عهده‌دار چیزی از امور امت من بشود پس به آن‌ها مدارا و رفق کند، تو با او مدارا و رفق کن و کسی که بر آن‌ها جدایی کند تو بر او جدایی کن.  آن حضرت این را به ‌صورت یک دعا بیان فرموده است هر کس در امت من مدارا کند یا شکاف کند خدا هم با او همین کار می‌کند.
3- 8- مدارا، بعثت
بعثت پیامبر اکرم یکی از حادثه‌های سرنوشت ساز در تاریخ بشری بود. و یکی از نعمت‌های الهی بعثت آن حضرت بود و شناختن اهداف بعثت و ارسال پیامبران و کتب الهی آن‌ها از مباحث لازم است. و هنگامی که هدف بعثت پیامبرخدا معلوم می‌شود ارزش و مقام پیامبر نیز معلوم خواهد شد اگر خداوند متعال پیامبر اعظم را مبعوث نمی‌کرد، تا ابد مردم در گمراهی می‌ماندند. لذا خداوند بهترین مخلوق خود را با دین حق مبعوث فرمود. خداوند  فرمود: او کسى است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‏ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند. 
به وسیله او تمام بشریت را در تمام زمان به طرف حق و حقیقت هدایت کنند تا بی¬فرهنگی و بی¬تمدنی تبدیل به یک جامعه متمدن خواهد شد، و خود پیامبر اکرم فرمود: من به مدارا با مردم مبعوث شده‏ام.  دین اسلام معتدل و ملایم و مدارا محور است و نیز فرمود: من با دین معتدل و حق‏گراى با گذشت یا آسان برانگیخته شده‏ام و هر کس با سنّت‏ من مخالفت ورزد از من نیست.  از این روایت به دست می‌آید که مدارا از سنت رسول خدا است.
3-9- مدارا، صد قه و شهادت
مدارا کردن علاوه بر این که زندگی اجتماعی را با صفا و شیرین می‌نماید، صدقه محسوب می‌شود و هم‌چنین اجر و ثواب شهید در راه خدا را دارد، پیامبر اکرم فرمودند: هر کسی که با مردم مدارا کند مانند آن است که شهید مرده است و فرمودند مدارا با مردم صدقه در راه خدا می‌باشد.  و وجه مشابهت صدقه و مدارا در این جهت است که با مدارا کردن، نیاز عاطفی دیگران برطرف می‌شود و با صدقه نیاز اقتصادی مردم تأمین می‌شود.
3-10- مدارا، تبلیغ رسالت
خداوند همه پیامبران را برای هدایت مردم فرستاده است و هدف آنان ابلاغ پیام الهی به مردم بوده است، اما در رسالت خویش راه‌های مختلف به کار بردند، و پیامبراکرم نیز مأمور به تبلیغ رسالت الهی همراه با مدارا بوده است و چنین فرمود: من مأمور به مدارا با مردم بودم همان طور مأمور به تبلیغ رسالت الهی بودم.  مدارا برابر رسالت است.
3-11- مدارا، فضیلت بر دیگران
برتری پیامبران الهی بر بندگان به‌خاطر مدارا با دوستان و دشمنان در طول رسالت شان بوده است، لذا پیامبر خدا فرمود: خداوند از این رو پیامبران را بر دیگر مردمان برترى داد که با دشمنان دین خدا بسیار با مدارا رفتار می‌کردند و براى حفظ برادری با همکیشان خود، نیکو تقیه مى‌کردند. 
نکته‌ای که باید در روایات مدارا بدان توجه کرد این است که در بسیاری روایات، لفظ «النّاس» است.  یعنی تمام مردم فارغ از اعتقاد و ایمانشان، چنان‌که در قرآن کریم نیز وقتی خداوند می‌فرماید «یا ایها الناس» منظور هر گروه و دسته از انسان‌ها با هر عقیده‌ای است و این فرق می‌کند با جایی که می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا». این که حضرت رسول می‌فرماید از اموری که باعث اتمام و صحّت کامل کارها و امور می‌شود، «اخلاق» است که با همه‌ی مردم مدارا کند. پیامبرخدا: به هر کس پنج چیز عطا شده باشد، براى ترک کردن عمل آخرت عذرى ندارد: و یکی از آن‌ها، اخلاقى خوش که بوسیله آن با مردم مدارا کند. 
قطعاً منظور، «مردم» با هر اعتقادی می‌باشند و بلکه این مدارای با دیگر پیروان ادیان و مذاهب را نیمی از ایمان خودت می‌داند و این خیلی نکته‌ی مهمی است. یعنی پیامبر اکرم نیمی از ایمان در گرو همین مدارا با همه‌ی اقشار مردم و همه‌ی پیروان عقیده هاست.
و از مجموع روایات به دست می‌آید که مدارا در نزد پیامبرخدا اهمیت بسیاری در مدت رسالت آن حضرت داشت و مدارا و خوش رفتاری با دیگران در اسلام، یک فرهنگ اصیل است، و خداوند هم به پیامبر اکرم بر مدارا نمودن با همه نوع مردم تأکید فراوان نموده است. و در نتیجه از آیات قرآن و روایات رسول خدا به دست می‌آید که مدارا در فرهنگ دین اسلام منزلت و مقام والای دارد، در عصر حاضر به مدارا و رفتار ملایمت بیشتر از گذشت محتاج هستیم. در این زمان برخی به‌خاطر بی توجهی از قرآن و روایات نورانی آن حضرت مرتکب جرم‌های بزرگ می‌شوند. و هیچ استفاده‌ای از سیره ایشان نمی‌برند و در نتیجه چهره اسلام ناب را در جهان زشت معرفی می‌کنند. از این جهت ما باید از سیره و سنت پیامبر پیروی کنیم.
4- آثار و فواید مدارا
در دنیا هر چیز فائده‌ای دارد. مدارا و نرمی با مردم نیز فوائد بسیاری دارد، پیامبر خدا فرمود: نرمی و ملاطفت روی هر چیزی گذاشته شود، آن را زینت می‌دهد و از هر چه برداشته شود آن را زشت می‌کند.  مدارا در این روایت زینت شمرده شده و هر چیزی که مزیّن باشد، همه آن را می‌پسندند، و بدون زینت مورد پذیرش واقع نمی‌شود، همین طور مدارا با دیگران باعث می‌شود که انسان پیش خدای مهربان محبوب گردد، رسول گرامی فرمود: هیچ دو نفرى با هم رفاقت و همدمى نکنند، جز آن‌که نرمیش با رفقش بیشتر است، نزد خداى عز‌و‌جل پاداشش بزرگ‌تر و محبوبیتش بیشتر است.  
انسان به وسیله مدارا می‌تواند در بین مردم و در دل آنان محبوبیت پیدا ‌کند، و هر کس به او احسان یا نیکی کند به او تمایل و الفت پیدا می‌کند از این جهت کسانی که چهره‌ای گشاده و روی خوش دارند و با اخلاق نیکو با دیگران رفتار می‌کنند، آن‌ها دوستان زیادی دارند نسبت به کسانی که دارای چهره‌ای خشن، عبوس و رفتار خشک دارند. یعنی هر کس که با مردم نرم خو و مهربان نباشد و از یاری کردن و کمک آن‌ها خودداری کند، مردم نیز از محبت و مهر به او دریغ خواهند کرد. و در نتیجه فرد در زندگی اجتماع تنها خواهد بود.
مدارا، یک کلید پیروزی و علامت سرشت نیک به حساب می‌آید و مشکلات و سختی‌ها را آسان می‌کند و انسان را به طرف صلح، دوستی می‌کشاند. و در تعریف مدارا گفته‌اند:«عبارت است از این‌که اگر از کسی ناگواری به تو برسد تحمل نمایی و به روی خود نیاوری.»  انسان از ابتدای زندگی موجودی اجتماعی است و به عبارت دیگر باهم نوع خود در ارتباط است، و بشر به ‌خاطر تکبر و خود پسندی در جهان جنگ و نزاع و درگیری بوجود می‌آورد، از این جهت در بعضی از موارد انسان‌ها با یک دیگر اختلاف پیدا می‌کنند. و برای داشتن زندگی سالم و دور از هر گونه درگیری و نزاع و اختلاف، لازم است که ما باید اخلاق نیکو و برخورد نرم، و شایسته با دیگران داشته باشیم. به همین ‌خاطر پیامبراکرم می‌فرماید: مدارای با مردم، نیمی از ایمان و نرمی و مهربانی با آنان نیمی از زندگی است. 
یکی از برجسته و شایسته‌ترین صفت‌های رسول اکرم مدارا و نرم خوی با مردم بود، آن حضرت در مقابل رفتار جاهلانه بعضی از مردم از خود نرمی و مهربانی نشان می‌داد، و با گروه‌های مختلف مدارا و سازگاری داشت. آن حضرت فرمود: من مأمور به سوی همۀ مردم شده بودم.  یکی از عوامل محبوبیت یافتن آن حضرت در بین مردم و گرایش افراد و جماعت‌های گوناگون به ایشان به‌خاطر مدارا، نرم خوی و خوش خلقی آن حضرت با مردم بوده است. 
از مجموع آیات و روایات آثار و فوائد گوناگون به دست می‌آید که مدارا در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش مؤثر داشته و در آینده هم خواهد داشت، و در این‌جا به برخی از آثار و فوائد مهم آن اشاره می¬کنیم: 
4-1- بهتر شدن دنیا و آخرت در سایه مدارا 
پیامبر اکرم فرمود: رفق و مدارا در چیزی قرار داده نمی‌شود مگر آن را زینت می‌دهد و خشونت و تندی بر چیزی قرار داده نمی‌شود مگر آن را زشت می‌کند. پس اگر به کسی رفق و مدارا عطا شود، خیر دنیا و آخرت به او داده شده و کسی که از مدارا محروم باشد، از خیر دنیا و آخرت محروم خواهد بود. 
پیامبراعظم مأمور به اصلاح زندگى دنیا و زندگى آخرت مردم بود و این امر باعث دیگرگونی و تحوّل جامعه انسانی به سوى کمال، در سایه رفق و مدارا حاصل می‌شود. پیامبر اکرم بهره‏مندى صحیح از زندگى دنیا و زندگى آخرت را بر مدارا استوار می‌داند و از این ‏رو ایشان فرمود: هر کس را که بهره‌اى از مدارا داده‌اند، بدون شک بهره‌اش را از خیر دنیا و آخرت داده‌اند. و هر کس از رفق و مدارا محروم شد او از بهره دنیا و آخرت محروم شده است.  و در روایت دیگری نیز رسول اکرم فرمود: هر کس از مدارا محروم شده است، از همه خوبى‏ها محروم مانده است.  عدم مدارا با مردم محرومیت از هر نوع خوبی محسوب می¬شود.
4-2- سامان دهی امور
برخی کارهای در دنیا باعث نجات از عذاب الهی می‌شوند، برخی دیگر موجب عذاب می‌شوند. پیامبر اسلام فرموده‌اند: سه خصلت است که اگر کسی از آن برخوردار نباشد کارش سامان نمی‌یابد: 1- تقوایی که آدمی را از گناه باز دارد؛ 2- اخلاقی که به کمک آن با مردم بسازد و مدارا کند؛ 3- حلمی که نادانی جاهل با آن پاسخ داده شود.  مدارا با مردم و مردمی شدن خصلت خوبی از نظر آن حضرت شمار می‌شود.
4-3- محبوبیت
یکی از آثار اجتماعی و دنیوی مدارا، جلب و جذب محبت است، این مسأله به تجربه تقریباً برای همه ثابت شده است که با مدارا و برخوردهای محبت آمیز و مسالمت آمیز می‌توان دل‌های مردم اعم از مخالفان و دشمنان را به دست آورد. نه تنها افراد عادی مجذوب اخلاق حسنه می‌شوند، بلکه با مدارا می¬توان در میان مردم کسب محبوبیت کرد، چرا که درگیری با نا آگاهانه و جاهلانه، آدمی را در نظر مردم پست، حقیر و بی ارزش می‌کند. در مقابل، صبر و بزرگواری، به او شخصیت و بزرگی می‌دهد. و به گفته حافظ:
به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر    به بند و دام نگیرند مرغ دانارا. 
و پیامبر اکرم می‌فرماید: هرگاه خدا خیر کسانی را بخواهد آن‌ها را به سوی مدارا می‌کشاند و کسی که از مدارا محروم شد از همه‌ی خوبی‌ها محروم است.  و این فضیلت مدارا است که شهرها آباد و عمرها را زیاد می‌کند زیرا در ویرانی¬، آبادی‌ها به‌خاطر درگیری‌ها، دشمنی و پرخاشگری است. هرگاه پرخا شگری جای خود را به خوش رویی، حسن خلق و مدارا دهد، محبت و مودت و خیر و برکت و ... حاصل می‌شود.
طبیعی است که وقتی بشر با صفا و صلح زندگی می‌کند در وجودشان احساس راحتی می‌کند و هم‌چنین اگر با مدارا و حسن خلق، و برخوردهای محبت‌آمیز داشته باشد آن‌ها فشار روحی و نفسی ندارند، دیگر این که سبب افزونی روزی‌ها و درآمدها می‌شود چون افراد تندخو گرفتار ناراحتی های روحی می‌شوند، البته اسلام طرفدار مدارا و حسن خلق به ‌عنوان یک عمل ریاکارانه، آن‌گونه که در دنیای مادی امروز معمول است، نیست ولی در عین حال حسن خلق را گنج روزی می‌شمارد. بنابر این آن‌ها که دارای حسن خلقند هم در نزد خدا محبوبند و هم در نزد مردم. و در زندگی فردی و اجتماعی موافقند، چون مدارا و حسن خلق می‌تواند بسیاری از عیب‌ها و ضعف‌های انسان را بپوشاند.
4- 4- وحدت جامعه
اسلام دین وحدت است و کنار هم زندگی کردن با وجود اختلافات عقیدتی، قرآن بر مدارا و مسالمت و جلوگیری از جدایی تأکید می‌کند، و ضرورت مدارا و وحدت عامل اصلی حفظ اسلام است، و یکی دیگر از آثار مدارا، حفظ وحدت جامعه می‌باشد که با گسترش یافتن مدارا تعداد دوستان بیشتر می‌شود و تعداد دشمنان و مخالفان کم می‌شود به همین سبب است، خدای متعال خطاب به پیامبر اکرم می‌فرماید: اگر تند‌خو و سخت‌دل بودی قطعاً از اطراف تو، پراکنده مى‏شدند.  در آیه دیگر به‌صورت آشکار می‌فرماید: و همگى به ریسمان خدا (قرآن و اسلام) چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود بیاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او در میان دل‌هاى شما الفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او برادر شدید، و شما بر لب حفره‏اى از آتش بودید، خدا شما را از آن‌جا برگرفت (و نجات داد) این چنین خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى‏سازد شاید هدایت شوید. 
بر اساس این آیه اتحاد، اخوت و الفت را بنیاد نهاد و به این ترتیب به مسلمانان را دستور داده که اختلاف‌ها را کنار بگذارند.
به وسیله مدارای پیامبر اکرم وحدت در میان قبائل کینه‏توز عرب به وجود آمد. به نقل از تفسیر نمونه یکی از دانشمند معروف انگلیسى بنام جان دیون پورت مى‏نویسد: «محمد یک نفر عرب ساده، قبائل پراکنده کوچک و برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به یک جامعه فشرده و با انضباط نمود و در میان ملل روى زمین آن‌ها را با صفات و اخلاق تازه‏اى معرفى کرد، و در کمتر از سى سال، این طرز و روش امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد، و سلاطین ایران را از بین برد. سوریه و بین‌النهرین و مصر را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریاى خزر و تا رود سیحون بسط داد.» 
4-5- تقویت ارتباطات اجتماعی
ارتباط اجتماعی به وسیله مدارا محکم می‌شود و کدورت‌ها، دشمنی‌ها، حسد و اختلاف‌ها را از بین می‌برد و انسجام و وحدت امت می‌شود، زیرا ریشه‌ی بسیاری از کشمکش‌ها و درگیری‌ها را می‌توان در عدم وجود روحیه‌ی مدارا در جامعه یافت. و قوام اجتماع به میزان مدارای افراد در برابر خطاهای دیگران و روحیه‌ی همکاری، وابسته است. و یکی دیگر از نمونه مدارا عیادت مریض است. و از امام صادق روایت شده که وقتی سلمان فارسی بیمار شد آن حضرت برای عیادت او رفتند و به او فرموند: ای سلمان همانا در مریضی تو سه خصلت وجود دارد یک: نزدیک شدن شما به خدا با ذکر کردن او. دو: دعای شما مستجاب است. سه: بیماری بر تو غیر از ریختن گناه چیز دیگر نمی‌خواند، خداوند تو را تا مرگت به عافیت و سلامت بهره‌مند سازد. 
4-6- ایجاد دوستی و الفت با گروه‌ها و ملت‌های دیگر 
مدارا یک هماهنگی، با وجود اختلافات است. و آن یک وظیفه اخلاقی است، و علاوه بر این‌ یک ضرورت سیاسی و حقوقی هم است. مدارا صلح را ممکن می‌سازد، و کمک می‌کند تا فرهنگ صلح بر جنگ غالب گردد. و به عبارت دیگر مدارا حقوق بشر، دولت و خانواده‌ها را استوار نگاه می‌دارد. هرگاه انسان می‌بیند که طرف مقابل با مدارا برخورد می‌کند و بدی را به بدی جواب نمی‌دهد، آن وقت وجدان انسان بیدار می‌شود و به طرف مقابل تمایل پیدا می‌کند. و دشمنی و کینه خود را به محبت و دوستی تبدیل می‌کند. قرآن این واقعیت را چنین بیان می‌کند: هرگز نیکى و بدى یکسان نیست بدى را با نیکى دفع کن، ناگاه خواهى دید همان کس که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است. 
در تفسیر آین قوق چنین آمده است «خصلت‏هاى نیک با صفات زشت برابر نیستند، بنا بر این صبر و غضب برابر نبوده، بردبارى و جهل، مدارا و خشونت، عفو و بدى صفاتى هستند که با یکدیگر برابر نمی‌باشند. سپس خداوند بزرگ صفات و ملکات مدارا و سازش و نیکى را که: براى دعوت کننده لازم است بیان کرده‏ می‌فرماید: (ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ) و پیامبر خدا را مورد خطاب قرار داده ‏می‌فرماید: با حقّت باطل آنان را، و با حلم و بردباریت نادانى، و با عفوت بدی‌هاى آنان را پاسخ بده. (فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ) یعنى: هر گاه تو دشمنان خودت را به نرمى و مدارا پاسخ دادى دشمنى که از نظر مذهبى با تو خصومت داشت به‌صورت دوستى مهربان از نظر دینى، و فامیلى عزیز از نظر نسب در خواهد آمد.»  مدارا بین اشخاص، خانواده، قبائل و ملت‌ها دوستی و محبت ایجاد می‌کند.
4-7- افزایش رزق و برکت
در تعلیمات اسلامی مدارا وخوش اخلاقی،باعث خیر، برکت و زیادی رزق معرفی شده است. رسول گرامی می‌فرماید: همانا در رفق و مدارا زیادی و برکت است و هر کس از فضیلت رفق محروم باشد، از خیر محروم ماند.  و امام کاظم نیز فرموده‌اند: همانا رفق و نیکی و خوش اخلاق، سر زمین را آباد می‌سازد، و روزی را افزایش می‌دهد.  بدیهی است که مدارا با مردم، حسن معاشرت و معامله با آنان، و در نتیجه، کسب اعتماد و اعتبار اجتماعی از مهم‌ترین اسباب کسب رزق است.  علاوه بر این، ممکن است مدارا و خوش اخلاق از عوامل معنوی برکت و افزایش رزق می‌باشد.
4-8- جذب افراد به دین 
به یقین ما می‌توانیم بگوییم که مدارا و خوش خلقی پیامبر اعظم، اولیاء دین و گروه مسلمانان در طول تاریخ، مهم‌ترین عوامل گسترش دین مبین اسلام و جذب عوام الناس به دینداری بوده است.روزی که پیامبر اکرم بر مشرکان مکه – همان سال‌ها به آزار، ازیت و شکنجه مسلمانان پرداخته‌اند و آنان را از خانه‌های بیرون کردند- پیروز شد، با بیان محبت آمیز فرمود: امروز ملامت و توبیخى بر شما نیست! خداوند شما را مى‏بخشد و او مهربان ترین مهربانان است‏.  روز فتح مکه پیامبر اکرم فرمود: زخمیان را نکشید و فراریان را دنبال نکنید و اسیر را به قتل نرسانید و هر که در به روى خود بندد در امان باشد یعنی پیامبر اکرم فرمان عفو عمومی را صادر فرمود.  و مدارا باعث می‌شد که مخالفان و دشمنان اسلام و پیامبر اعظم جذب می‌شدند، و گروه گروه مردم مسلمان شدند، خداوند کریم فرمود: و ببینى مردم گروه گروه وارد دین خدا مى‏شوند.  از این رو، قرآن کریم نرم خویی و مدارا ی پیامبر اکرم را رحمتی از طرف خدا می‌داندکه باعث گرایش مردم به ایشان می‌شد. و به‌طور کلی یکی از اهداف اسلام مدارا با مخالفان و زمینه سازی برای جذب آنان به طرف دین  اسلام است.
4-9- سرمشق خوبی برای دیگر ادیان و ملت
وقتی دیگران به سوی اسلام و مسلمین نگاه می‌کند، و ویژگی‌های اخلاقی پیامبر اعظم و رفتار او نسبت به دیگران سرمشق خوبی برای دیگران می‌شود، و در کلام گوهربار خود فرمودند: رفق و ملایمت خوشبختی و سعادت است و تندی وخشونت نحو ست آور است.  و اگر دیگران خشونت و تندی از آن حضرت مشاهده نمودند حتماً از پذیرش اسلام و مسلمان شدن متنفر می‌شوند، طبیعت انسان هم همین تقاضا می‌کند که از دیگران سر مشق بگیرد.
4-10- رسیدن به ثواب شهیدان معرکه جنگ
پیامبر اکرم فرمودند: هرکسی که با مردم مدارا کند مانند کسی که شهید مرده است و فرمودند مدارا با مردم صدقه در راه خدا می‌باشد. 
 
نتیجه
با توجه به آیات و روایات روشن شد که مدارا نمودن در زندگی با افراد گوناگون از دیدگاه قرآن و سنت پیامبر اکرم بسیار اهمیت دارد، در روایات اهمیت مدارا به منزله نصف ایمان، شهادت در راه خدا و مساوی با اداء واجبات معرفی شده است. اگر انسان واجبات را انجام ندهد نزد خدا عذاب دارد هم‌چنان عدم رعایت مدارا با دیگران در حیات خود نیز عقاب دارد. آثار و فوائد زیادی در زندگی بشر دارد و برای هدایت جامعه به سوی سعادت، کمال و ابلاغ پیام الهی است و پیامبر ما به‌عنوان نمونه و الگو حسنه است. و هدف اصلی مدارا، جذب مردم به سوی دین اسلام و هدایت مردم بود. و آن حضرت هم از سوی خدا مأمور به مدارا بود. و از اشتباهات و خطأهای مردم چشم‏پوشی بکند. و طبق فرمان خداوند که می‌فرماید: فَاعْفُ عَنْهُمْ و خُذِ الْعَفْوَ. با عفو و بخشش بگیر یعنی با مدارا با مردم رفتار کن. و تا آن‌جا که ممکن بود، پیامبر اکرم مدارا می‏نمود چون ایشان مصادیق خلق عظیم بودند. پیامبر در ابلاغ رسالت الهی هیچ وقت در دعوت خود در برابر فریب‌ها و تهدید‌ها نه سستی ورزید و نه نرمش نشان داد. و برای قوم خویش دعای می‌کرد و فرمود: اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإِنَّهُمْ لَا یَعْلَمُون.‏ و نظر من موضوع مدارا در تربیت به دیگران اهمیت بسیاری در زمان حاضر دارد و بسیاری گرفتاری‌های مردم جهان عدم توجه به مدارا و سیره آن حضرت است ما باید در تمام مراحل زندگی خویش از مدارا استفاده کنیم و از گرفتاری‌ها نجات می‌یابیم. 

ارجاعات:

1 . راغب اصفهانى، مفردات الفاظ قرآن، ج1، صص 671 و 672؛ ج‏1، ص136.
2 . محمد‌بن مکرم‏ ابن منظور، لسان العرب‏، ج‏14، ص 255؛ فخرالدین بن محمد طریحى، مجمع البحرین، ج‏1، ص137؛ احمد‌بن محمد مقری فیومی، المصباح المنیر، ج1، ص194.
3 . آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی و فارسی، انگلیسی هانس رو، 1391،ص306.
4 . محمد امین زاهدى، فرهنگ لغت انگلیسى، zodiac ویرایش 1و2، لفظ tolerance؛ علی محمد، حق شناس، فرهنگ معاصر هزاره، ج2، ص1794.
5 . حسین عبدالمحمدی، تساهل و تسامح از دیدگاه قرآن و عترت،  ص15.
6 . علی اکبر رشاد، دمواکرسی قدسی، ج2، ص145.
7 . یونس ،25. وَاللهُ یَدْعُوا اِلی دارِالسَّلامِ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ .
8 . آل‌عمران، 63 . قُلْ یا اَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا اِلی کَلِمةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ اَنْ لانَعْبُدَ اِلاَّ اللهَ وَلانُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلایَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضَاً اَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ، فَاِنْ تَوَّلَوْا تَقُولُوا اشْهَدوُا بِاَنّا مُسْلِمُونَ
9 . المائده، 2 . وَتَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالْتَقْوی وَ لاتَعاوَنوا عَلی الأِثْمِ وَالْعُدْوانِ .
10 . انبیاء، 107. وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین‏.
11 . فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏16، ص 173.
12 . همان، ج‏16، ص173.قال النبی: إِنَّمَا أَنَا رَحْمَةُ مُهْدَاة.
13 . آل عمران،  159. فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ.
14 . ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج‏3، ص141.
15 . فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، ج‏4، ص317.
16 . نحل، 125. ادْعُ إِلى‏ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ ... 
17 . اعراف، 199. خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ. 
18 . فضل بن حسن طبرسى، مکارم الأخلاق، ص8؛ پاینده‏، ابو القاسم، نهج الفصاحة، ص345. قال رسول‌اللّه‏: إِنَّمَا بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ‏.
19 . قلم، 4. وإِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظیم. 
20 . ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج‏24، ص 378.
21 . میرزا حبیب الله خویى، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج‏18، ص158؛ محمد‌بن یوسف‏ صالحی دمشقی، سبل الهدى و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج‏1، ص481.
22 . حجر، 94. فاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ.
23 . شعراء، 215. وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ‏. 
24 . شعراء، 214و 215. وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ‏ .وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ‏ .
25 . فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏18، ص67.
26 . تقى الدین أحمد بن على مقریزى، إمتاع الأسماع ،ج‏2،ص186؛ ابن کثیر دمشقى، البدایة و النهایة، ج‏6،ص35؛ محمدابن سعد واقدى، الطبقات الکبرى، ج‏1، ص273؛ عبدالرحمن بن ابى‏بکر سیوطى، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، ج‏5، ص 2.
27 . توبة،  128. لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ‏ عَلَیْکُمْ‏ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ.
28 . سید‌محمد حسین طباطبایى، تفسیر المیزان، ج‏9، ص561.
29 . شعراء، 3. لَعَلَّکَ‏ باخِعٌ‏ نَفْسَکَ‏ أَلاَّ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ. 
30 . ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج‏15، ص 185.
31 . همان، ج‏12، ص 349.
32 . پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ص720؛ کلینى، محمد‌بن یعقوب، الکافی، ج‏2، ص117؛ ابن شعبه حرانى، حسن‌بن على، تحف العقول ،ص42. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِیمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَیْشِ.
33 . محمد بن یعقوب کلینى‏، الکافی، ج‏2، ص117. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاةِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ؛ محمدبن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج‏12، ص200؛ ابوالقاسم پاینده‏، نهج‌الفصاحة‏، ص290؛ سعید حوى، الاساس فى التفسیر، ج‏2، ص746- 481.
34 . محمد بن الحسن طوسى، الأمالی،‏ ص521. أَنَّ النَّبِیَّ قَالَ: إِنَّا أُمِرْنَا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ بِمُدَارَاةِ النَّاسِ کَمَا أُمِرْنَا بِإِقَامَةِ الْفَرَائِضِ.
35 . حسن‌بن على ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص56 . قَالَ النَّبِیُّ:‏ اَلرِّفْقُ‏ نِصْفُ‏ الْعَیْشِ.
36 . محمدبن یعقوب کلینى، الکافی، ج‏2، ص241؛ حسن بن على ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص48. َ قَالَ النَّبِیُّ:‏ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِأَشْبَهِکُمْ بِی؟ قَالُوا: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ‏. قَالَ: أَحْسَنُکُمْ خُلُقاً وَ أَلْیَنُکُمْ کَنَفاً وَ أَبَرُّکُمْ بِقَرَابَتِهِ وَ أَشَدُّکُمْ حُبّاً لِإِخْوَانِهِ فِی دِینِهِ وَ أَصْبَرُکُمْ عَلَى الْحَقِّ وَ أَکْظَمُکُمْ لِلْغَیْظِ وَ أَحْسَنُکُمْ عَفْواً وَ أَشَدُّکُمْ‏ مِنْ‏ نَفْسِهِ‏ إِنْصَافاً فِی‏ الرِّضَا وَ الْغَضَبِ‏.
37 . محمدبن یعقوب کلینى‏، الکافی، ج‏2، ص 117؛ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج‏12، ص200؛ محمد تقى نورى، مستدرک الوسائل، ج‏9، ص 35، جَاءَ جَبْرَئِیلُ إِلَى النَّبِیِّ فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ دَارخَلْقِی.
38 . ابو القاسم پاینده‏، نهج الفصاحة، ص496؛ حسن‌بن على ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص42؛ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: رأسُ العقلِ المداراة وَ أَهْلُ‏ الْمَعْرُوفِ‏ فِی‏ الدُّنْیَا أَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِی الْآخِرَة.
39 . محمدبن على ابن بابویه، عیون أخبار الرضا، ج‏2، ص 35؛ ابو القاسم پاینده، نهج الفصاحة، ص497. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: رَأْسُ‏ الْعَقْلِ‏ بَعْدَ الْإِیمَانِ‏ بِاللَّهِ‏ التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ وَ اصْطِنَاعُ الْخَیْرِ إِلَى کُلِّ بَرٍّ وَ فَاجِرٍ.
40 . محمدبن على ابن بابویه، کتاب من لا یحضره الفقیه‏، ‏ج4، 395؛ محمد بن على ابن بابویه، الأمالی، ص21؛ محمدبن على ابن بابویه، معانی الأخبار، ص196؛ ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحة، ‏ص223. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاسِ وَ أَذَلُّ النَّاسِ مَنْ أَهَانَ النَّاسَ. 
41 . على‌بن محمد لیثى واسطى، عیون الحکم و المواعظ، ص207. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: ثَمَرَةُ الْعَقْلِ مُدَارَاةُ النَّاسِ.
42 . محمد‌بن على ابن بابویه،‏ کتاب من لا یحضره الفقیه، ‏ج4، 395؛ محمد‌بن على ابن بابویه، الأمالی، ص21؛ محمد بن على ابن بابویه، معانی الأخبار‏، ص 196. ابوالقاسم پاینده‏، نهج الفصاحة‏، ص223. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاسِ.
43 . محمد‌بن زین الدین ابن أبی جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج‏1، ص371‏. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: الرِّفْقُ رَأْسُ‏ الْحِکْمَةِ اللَّهُمَّ مَنْ وُلِّیَ شَیْئاً مِنْ أُمُورِ أُمَّتِی فَرَفَقَ بِهِمْ فَارْفُقْ بِهِ وَ مَنْ شَقَّ عَلَیْهِمْ فَاشْقُقْ عَلَیْه.
44 . توبه، 33. هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ .
45 . ابوالقاسم پاینده‏، نهج الفصاحة‏، ص373. قال رسول الله: بعثتُ بِمداراةِ النّاسِ. 
46 . محمدمحسن فیض کاشانى، الوافی، ج‏6، ص 69؛ ابوالقاسم پاینده‏، نهج الفصاحة، ص 373. قال رسول‌الله: بُعِثْتُ‏ بِالْحَنِیفِیَّةِ السَّمْحَةِ السَّهْلَةِ. و من‏ خالف‏ سنّتی‏ فلیس‏ منّی.
47 . محمد بن احمد فتال نیشابورى، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج‏2، ص379؛ ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحة‏، ص740؛ على بن حسن طبرسى، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص285. قَالَ النَّبِیُّ: مَنْ‏ عَاشَ‏ مُدَارِیاً مَاتَ شَهِیداً وَ قَالَ مداراة النَّاسِ صَدَقَةٌ.
48 . طبرسى، على بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص177؛ حر عاملی، محمد بن حسن، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏، ‏ج‏9، ص 35؛ ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، ص 4. وَ قَالَ رسول الله‏: أُمِرْتُ بِمُدَارَاةِ النَّاسِ کَمَا أُمِرْتُ بِتَبْلِیغِ الرِّسَالَةِ.
49 . مجلسى، محمد باقربن محمد تقى‏، بحار الأنوار، چاپ دوم‏، بیروت‏، ناشر: دار إحیاء التراث العربی‏، 1403 ق‏، ج‏72، ص401؛ حسن بن على، التفسیر المنسوب الى الامام العسکرى‏، ص355 . قَالَ رسول الله‏: إنَّ الأنبِیاءَ إنّما فَضَّلَهُمُ اللّه ُ عَلى خَلْقِهِ بِشِدَّةِ مُداراتِهِم لِأعداءِ دِینِ اللّه ِ، و حُسنِ تَقِیَّتِهِم لِأجلِ إخوانِهِم فی اللّه ِ.
50 . پاینده‏، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ص720؛ ابن شعبه حرانى، حسن‌بن على، تحف العقول، ص42. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: مُدَارَاةُ النَّاسِ؛ کلینى‏، محمد‌بن یعقوب، الکافی، ج‏2، ص117. أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاةِ النَّاسِ؛ ابن بابویه، محمد بن على ،الأمالی، ص21؛ پاینده‏، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ‏ص223. قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ:أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاسِ.
51 . احمد بن محمد بن خالد برقى، المحاسن، ج‏1، ص6؛ محمدبن یعقوب کلینى‏، الکافی، ج‏2، ص116؛ حسن بن على ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص324. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:‏ من أعطى خمسا لم یکن له عذر فی ترک عمل الآخرة: ... خُلُقٌ‏ یُدَارِی‏ بِهِ‏ النَّاسَ... 
52 . کلینى، محمدبن یعقوب، الکافی، ج‏2، ص119. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ یُوضَعْ عَلَى شَیْ‏ءٍ إِلَّا زَانَهُ‏وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا شَانَهُ.
53 . همان ،ج‏2، ص120. قَالَ رَسُولُ اللَّه: مَا اصْطَحَبَ اثْنَانِ إِلَّا کَانَ أَعْظَمُهُمَا أَجْراً وَ أَحَبُّهُمَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْفَقَهُمَا بِصَاحِبِهِ.
54 . نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، چاپ چهارم، موئسسه انتشارات هجرت، 1376، ص251.
55 . ابوالقاسم پاینده‏، نهج الفصاحة‏، ص720؛ محمدبن یعقوب کلینى، الکافی، ج‏2، ص117؛ حسن‌ بن على ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص42. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِیمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَیْشِ.
56 . حسن بن على ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص4. وَ قَالَ رسولُ الله‏: أُمِرْتُ بِمُدَارَاةِ النَّاسِ .
57 . منوچهر الهی، سیره پیامبر اعظم از نگاهی دیگر، ص136.
58 . فضل‌الله بن على راوندى کاشانى، النوادر، ص4. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: مَا وُضِعَ الرِّفْقُ عَلَى شَیْ‏ءٍ إِلَّا زَانَهُ، وَ لَا وُضِعَ الْخُرْقُ عَلَى شَیْ‏ءٍ إِلَّا شَانَهُ فَمَنْ أُعْطِیَ الرِّفْقَ أُعْطِیَ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ حُرِمَهُ فَقَدْ حُرِمَ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ. 
59 . عبدالرحمن بن ابى‏بکر سیوطى، الدر المنثور فى تفسیر المأثور‏، ج‏2، ص 74؛ ابوالقاسم،پاینده، نهج الفصاحة، ص 756. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: مَن أُعطِىَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفقٍ فَقَد أُعطِىَ حَظَّهُ مِن خَیرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ و من حرم حظّه من الرّفق فقد حرم حظّه من خیر الدّنیا و الآخرة.
60 . حسن بن على ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص49. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: مَنْ‏ حُرِمَ‏ الرِّفْقَ‏ فَقَدْ حُرِمَ‏ الْخَیْرَ کُلَّهُ‏؛ محمدباقرمجلسی، بحار الأنوار، ج‏74، ص 152؛ ابوالقاسم پاینده‏، نهج الفصاحة، ص 775.
61 . محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج‏2، ص116. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: ثَلَاثٌ‏ مَنْ‏ لَمْ‏ یَکُنَ‏ فِیهِ‏ لَمْ‏ یَتِمَ‏ لَهُ‏ عَمَلٌ‏: وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ، وَ خُلُقٌ یُدَارِی بِهِ النَّاسَ، وَ حِلْمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِلِ. 
62 . شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی، دیوان حافظ، ص 54 .
63 . محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج‏2، ص 119. قال النّبیُ: إِنَّ فِی الرِّفْقِ الزِّیَادَةَ وَ الْبَرَکَةَ وَ مَنْ یُحْرَمِ الرِّفْقَ یُحْرَمِ الْخَیْرَ.
64 . آل عمران، 159. لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ.
65 . همان، 103. وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُون.‏
66 . ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج‏3، ص 31.
67 . طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص361. قَالَ الصَّادِقِ: عَادَ رَسُولُ اللَّهِ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ- رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ- فَقَالَ: یَا سَلْمَانُ، إِنَّ لَکَ فِی عِلَّتِکَ ثَلَاثَ خِصَالٍ: أَنْتَ قَرِیبٌ مِنَ اللَّهِ بِذِکْرِهِ وَ دُعَاؤُکَ مُسْتَجَابٌ وَ لَا تَدَعُ الْعِلَّةُ عَلَیْکَ ذَنْباً إِلَّا حَطَّتْهُ مَتَّعَکَ اللَّهُ بِالْعَافِیَةِ إِلَى انْقِضَاءِ أَجَلِکَ.
68 . فصلت، آیه34. وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیم‏.
69 . طبرسى، فضل بن حسن ،مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏22، ص6.
70 . کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‏2، ص 119. قال النّبیُ: إِنَّ فِی الرِّفْقِ الزِّیَادَةَ وَ الْبَرَکَةَ وَ مَنْ یُحْرَمِ الرِّفْقَ یُحْرَمِ الْخَیْرَ.
71 . ابن شعبه حرانى،حسن بن على، تحف العقول، ص395. قال النّبیُ: إِنَّ الرِّفْقَ وَ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ یَعْمُرُ الدِّیَارَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْق‏.
72 . مجلسى، محمد باقربن محمدتقی، محقق، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، سیدهاشم‏ رسولى محلاتى، چاپ دوم‏، تهران‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیة،1404 ق‏، ج‏8، ص239.
73 . یوسف، آیه 92. لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ.
74 . بلاذرى، أبو الحسن أحمد بن یحیى، فتوح البلدان، چاپ اول‏، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1988م،ص94.
75 . نصر، آیه 2. وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً.
76 . کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج2، ص119.قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: الرِّفْقُ یُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُومٌ‏. 
77 . فتال نیشابورى، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج‏2، ص379؛ پاینده‏، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ص740؛ طبرسى، علی‌بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص285. قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ: مَنْ‏ عَاشَ‏ مُدَارِیاً مَاتَ شَهِیداً وَ قَالَ مداراة النَّاسِ صَدَقَةٌ.

 
منابع و مآخذ
قرآن 
آذرتاش، آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی و فارسی، انگلیسی هانس رو، چاپ چهاردهم، تهران، ناشر: نشرنی، 1391.
ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقایس اللغه، چاث اول، بیروت، لبنان، ناشر: دار‌الحیاء التراث العربی، 1422ق.
ابن بابویه، محمد بن على، الخصال، مصحح على اکبر غفارى، قم‏، ناشر: جامعه مدرسین‏، 1362.
------------‏، عیون أخبار الرضا، تهران‏، ناشر: نشر جهان‏، 1378 ق.
------------‏، کتاب من لا یحضره الفقیه‏، محقق على‌اکبر غفارى، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏،1413ق. 
---------------، الأمالی، چاپ ششم، تهران، ناشر:کتابچی، 1376.
--------------،‏ معانی الأخبار، محقق على‌اکبر غفارى، چاپ اول‏، قم، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین ، 1403 ق.
ابن شعبه حرانى، حسن‌بن على‏، تحف العقول، محقق على‌اکبر غفارى، چاپ دوم‏، قم، ناشر: جامعه مدرسین‏، 1404ق.
ابن منظور، محمد‌بن مکرم‏، لسان العرب‏، چاپ سوم‏، بیروت‏، ناشر: دار صادر، 1414 ق.
ابن کثیر دمشقى، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
ابن أبی جمهور، محمد‌بن زین الدین‏، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیه، محقق مجتبى‏ عراقى، چاپ: اول‏، قم، ناشر: دار سیدالشهداء للنشر، 1405 ق.
ابن سعدواقدى، محمدبن سعد، الطبقات الکبرى، ترجمه محمود مهدوى دامغانى‏، تهران‏، ناشر: فرهنگ و اندیشه‏، 1374.
الهی، منوچهر حسن، سیره پیامبر اعظم از نگاهی دیگر، چاپ اول، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما ،1385. 
برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، جلال الدین‏ محدث، چاپ دوم‏، قم‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیه، 1371 ق.
بلاذرى، أبوالحسن أحمد بن یحیى، فتوح البلدان، چاپ اول‏، بیروت، دار و مکتبه الهلال، 1988م.
پاینده‏، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، چاپ چهارم، تهران‏، ناشر: دنیای دانش‏،1382.
حق شناسی، علی محمد، فرهنگ معاصر هزاره، حسین سامعی، نرگس انتخابی، تهران، 1379.
حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، چاپ اول‏، قم، ناشر: مؤسسة آل البیت‏،‏ 1409ق. 
حوى، سعید، الاساس فى التفسیر، چاپ ششم، قاهره‏، ناشر: دار السلام‏، 1424ق‏.
حسن بن على، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری‏، چاپ اول، ‏ایران، قم‏، ناشر: مدرسه الإمام المهدی عجل‌الله تعالى فرجه الشریف‏، 1409ق.
راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، چاپ دوم‏، تهران‏، ناشر: مرتضوی‏، 1374.
رشاد، علی‌اکبر، دمواکرسی قدسی، انتشارات فرهنگی دانش، 1382.
راوندى کاشانى، فضل‌الله بن على، النوادر، محقق احمد صادقى اردستانى، چاپ اول، قم، ناشر: دار الکتاب‏، بى تا.
زاهدى محمد امین، فرهنگ لغت انگلیسى، zodiac ویرایش 1.2، 1383. لفظ tolerance.
سیوطى، عبدالرحمن‌بن ابى‏بکر، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، قم، ناشر: کتابخانه مرعشى نجفى‏، 1404ق.
شیرازی، حافظ، دیوان، قاسم غنی و علامه قزوینی، چاپ سوم، ناشر: انتشارات ساحل، 1379.
شیرازی، حافظ، دیوان حافظ، شمس‌الدین محمد، تهران، انتشارات فرهنگ و قلم، 1378.
صالحی دمشقی، محمد‌بن یوسف‏، سبل الهدى و الرشاد فی سیرة خیر العباد، چاپ اوّل، بیروت‏، ناشر: دار الکتب العلمیة، 1414 ق. 
طبرسى، فضل‌بن حسن، مجمع‏البیان فى تفسیر القرآن، مترجمان، حسین نورى همدانى و شهید مفتح‏، چاپ اول، تهران، ناشر: انتشارات فراهانى‏،1360.
طریحى، فخر الدین‌بن محمد، مجمع البحرین، محقق احمد حسینى اشکورى، چاپ سوم‏، تهران‏، ناشر: مرتضوی‏، 1375.
طباطبایى، سید‌محمد حسین، تفسیر المیزان‏، ترجمه، سید‌محمد باقر موسوى همدانى‏، چاپ پنجم‏، قم‏، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم‏،1374.
طوسى، محمد بن حسن،‏ الأمالی، چاپ اول‏، قم‏، ناشر: دار الثقافه، 1414 ق.
طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، چاپ چهارم، قم‏، ناشر: الشریف الرضى‏، 1412 ق.
طبرسى، على بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، چاپ دوم‏‏، نجف، ناشر: المکتبة الحیدریة، 1385ق.
عبدالمحمدی، حسین، تساهل و تسامح از دیدگاه قرآن و عترت، قم، ظفر، 1381.
فیومی، احمد بن محمد مقری، المصباح المنیر، چاپ اول، قم، ناشر: دار الهجره، 1405ق.
فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه فردوسی، تهران، ناشر: اساطیر، 1377.
فتال نیشابورى، محمد‌بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، چاپ اول‏، قم، ناشر: انتشارات رضى‏، 1375.
فیض کاشانى، محمد محسن‌بن شاه مرتضى‏، الوافی، چاپ اول‏، اصفهان‏، ناشر: کتابخانه امام أمیرالمؤمنین على‏، 1406ق.
قرشى، سیدعلى‌اکبر، قاموس قرآن، چاپ ششم، تهران‏، ناشر: دارالکتب الاسلامیه‏،1371.
کلینى، محمد‌بن یعقوب، الکافی، محقق على‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیه، 1407ق.
لیثى واسطى، على‌بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، محقق حسین حسنى بیرجندى، چاپ اول‏، قم، ناشر: دار الحدیث‏، 1376.
مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه‏، چاپ اول‏، تهران‏، ناشر: دارالکتب الإسلامیه، 1374.
مقریزى، تقى‌الدین أحمد بن على، إمتاع الأسماع بما للنبى من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع، چاپ اول، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1420ق.
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار، چاپ دوم‏، بیروت‏، ناشر: دار إحیاء التراث العربی‏، 1403 ق.
-------، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، سیدهاشم‏ رسولى محلاتى، چاپ دوم‏، تهران‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیة،1404 ق‏.
نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏،‏ ناشر: مؤسسه آل البیت قم‏، 1408ق. 
نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، چاپ چهارم، مؤسسه انتشارات هجرت، 1376، ص251 .
هاشمى خویى، میرزا حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج‌البلاغه، چاپ چهارم‏، تهران‏، ناشر: مکتبه الإسلامیه، 1400 ق‏. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۱۸
مدیر سایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی



آخرین مطالب