اشاعهی فرهنگی و تأثیر حوزهی علمیه نجف و قم
در بیداری فرهنگی افغانستان معاصر (علمی-تخصصی)
نویسندگان:
ناصر باقریبیدهندی (استادیار جامعه المصطفی العالمیة)
سیدآصف کاظمی (دانشپژوه دوره دکتری تاریخ معاصر جهان اسلام، مجتمع آموزش عالی امام خمینی kazemi.asef@gmil.com )
چکیده
نظریهی اشاعه و پخش، یکی از نظریههای مطرح در باب توضیح چگونگی انتشار نوآوریها و گسترش ایدهها و اندیشههاست. بررسی تطبیق این نظریه، بر چگونگی تأثیر نوآوریهای فرهنگی حوزههای علمیهی نجف و قم، بر بیداری فرهنگی جامعهی افغانستان و بهکارگیری رهیافت مناسب در آن از اهداف محقق در این مقاله است. سعی بر آن است تا در جهت سازماندهی نظری و قالببندی انبوه مواد خام در باب تأثیر این دو مرکز بزرگ شیعی بر بیداری فرهنگی افغانستان، با توجه به منابع مکتوب و شفاهی به این سؤال پاسخ دهد که این دو نهاد بزرگ فرهنگی- دینی در بیداری فرهنگی افغانستان چه تأثیری داشته است؟ مقالهی حاضر بر اساس نظریهی اشاعه، به این یافتهها رسیده است که دانشآموختگان این دو حوزه، در مراکز فرهنگی زیادی در افغانستان حضور دارند و یا این حوزهها بهطور مستقیم و غیرمستقیم، خود از بانیان اینگونه مراکز هستند. گسترش فرهنگ و نمادهای شیعی، ایجاد و توسعهی زیرساختهای آموزش دینی مانند تأسیس مراکز حوزوی و دانشگاهی، تأسیس و گسترش رسانهها، تأسیس و گسترش کتابخانهها و... از نتایج و ارمغان¬های حوزههای علمیه و فعالیتهای دانش آموختگان این مراکز به حساب میآیند.
واژگان کلیدی
اشاعه فرهنگی، حوزه علمیهی نجف، حوزه علمیهی قم، افغانستان، مراکز حوزوی، مراکز دانشگاهی، رسانه.